کرامات امام حسین (ع)امام حسین سومین امام شیعیان است که فضائل و کرامات بی شماری برای آن حضرت شمردهاند. فهرست مندرجات۲ - نورانیت امام حسین ۳ - کرامات و فضائل امام حسین ۳.۱ - شفای مرض پیسی ۳.۲ - برطرف کردن اندوه دیگران ۳.۳ - فضائل بیشمار امام حسین ۳.۴ - تکلم با حیوانات ۳.۵ - در آوردن انگور از ستون مسجد ۳.۶ - سبز شدن درخت خشک ۳.۷ - یافتن شتر گم شده ۴ - منابع جهت مطالعه ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - شباهت امام حسین به پیامبروی شبیه ترین مردم به رسول خدا در صورت و سیرت بود. ۲ - نورانیت امام حسیندر شبهای تاریک، نور از پیشانی و اطراف گردن امام حسین میتابید که مردم آن حضرت را با آن نور میشناختند. [۲]
مناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۸۳.
۳ - کرامات و فضائل امام حسینآن حضرت دارای علوم و کرامات و فضائل بی شماری است که از گوهر وجودش متجلّی میشود و این نمودهای الهی پرتویی از چراغ هدایت است که در مناسبتهای زمانی و مکانی جلوه میکرد. ۳.۱ - شفای مرض پیسیحبابة والبیه میگوید: من به دیدن امام حسین ـ علیه السّلام ـ میرفتم؛ اتفاقاً میان چشمانم پیسی پیدا شد و این امر بر من ناگوار آمد و چند روزی به دیدن ایشان نرفتم. سراغ مرا گرفت. گفتند میان چشمان او عارضی پیدا شده، امام ـ حسین ـ علیه السّلام ـ با اصحابش به دیدن من آمدند، آن حضرت فرمود: ای حبابه! چرا نزد من نیامدی؟ علت را گفتم، پس ایشان آب دهان مبارک خود را به آن مالید و فرمود: حبابة خدا را شکر کن که آن علت را از تو دور کرد، به سجده افتادم، فرمود: حبابة، سر بردار و در آینه نگاه کن؛ سر برداشته (نگاه کردم ) اثری از آن ندیدم، خدا را شکر کردم. ۳.۲ - برطرف کردن اندوه دیگراناز ویژگیهای امام حسین ـ علیه السّلام ـ عواطف سرشار انسانی و دگر دوستی و نوع پروری آن حضرت است به ویژه نسبت به کسانی که در زندگی روزمره دچار گرفتاری و مشکلات و غم و اندوه میشدند. اسامة بن زید، بیمار بود و در خانه بستری شده بود امام برای عیادت اسامة به خانه او رفت و مشاهده کرد که اسامة بسیار آشفته و نگران است. حضرت فرمود: اسامة چرا این قدر نگران هستی؟ اسامة اظهار نمود که بدهکار هستم و حقوق دیگران در گردنم میباشد و میترسم بمیرم و نتوانم بدهی خود را پرداخت کنم. امام فوراً دستور داد بدهی او را پرداختند. آنگاه اسامه آسوده خاطر گردید و بعد از چند روز در همان بستر بیماری از دنیا رفت. ۳.۳ - فضائل بیشمار امام حسینمردی نزد حسین ـ علیه السّلام ـ آمد و گفت: از فضایلی که خدا بر شما قرار داده برای من بفرمائید؛ فرمود: تو طاقت تحمل آنها را نداری، گفت: چرا، تحمل میکنم. امام حسین ـ علیه السّلام ـ حدیثی برای او بیان کرد، هنوز تمام نشده بود که سر و ریش آن مرد سفید شد و حدیث از یادش رفت، حضرت فرمود: رحمت خدا او را دریافت که فراموش کرد. ۳.۴ - تکلم با حیواناتراشد بن مزید نقل میکند که گفت: از مکه تا قطقطانه (جائی است نزدیک کوفه) همراه امام حسین ـ علیه السّلام ـ بودم، دیدم (در بین راه) درندة گزندهای به او رو آورد و با او تکلم کرد. حضرت به جهت او توقّف کرد و کلامی طولانی از آن درنده نقل کرد. ۳.۵ - در آوردن انگور از ستون مسجدکثیر بن شاذان روایت میکند که گفت: خدمت امام حسین ـ علیه السّلام ـ بودم که فرزندش علی اکبر در غیر فصل، از او انگور خواست. حضرت دست به ستون مسجد زد و انگور و موزی بیرون آورد و به او خورانید و فرمود آن چه برای دوستان خدا نزد او هست بیشتر است. ۳.۶ - سبز شدن درخت خشکاز حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ در حدیثی روایت شده که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در سفری زیر درخت خرمای خشکی منزل کرد. دعا نمود درخت سبز شد و برگ و خرما آورد. بالای درخت رفتند و به قدر کفایت خوردند. ۳.۷ - یافتن شتر گم شدهاعرابی به امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفت: یابن رسول الله: شترم را گم کرده ام و غیر از آن شتری ندارم، پدرت حیوان گم شده را پیدا میکرد و هر گم شدهای را به صاحبش میرساند. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: در فلان مکان برو، شترت را میبینی ایستاده و در مقابلش گرگ سیاهی است. اعرابی به آن جا رفت و بر گشت و به امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفت: شتر خود را در همان جا یافتم. ۴ - منابع جهت مطالعه۱ـ فضایل و سیره امام حسین در کلام بزرگان، عباس عزیزی. ۲ـ سیمای امام حسین، علی اکبر بابازاده. ۳ـ فرازهایی از سیره امام حسین، حسین اسعدی. ۵ - پانویس
۶ - منبعاندیشه قم. |